قطعهای از بهشت، باید هم اینگونه باشد.
و مگر میشود قطعهای از بهشت روی زمین باشد و شلوغ نباشد؟!
آنجا همیشه شلوغ است؛ شلوغیای که چه زیبا، در سیطرهای عرفانی آرام گرفته است.
وقتی میرسی و روبهروی ضریح میایستی؛
وقتی دستهای قد کشیده را میبینی که بهسوی ضریح روانهاند؛
وقتی ضریح، چون مرکز یک پرگار، تمام نگاهها، دلها و اشیا را بهسوی خود میکشد؛
وقتی حتی آینهکاریها، نقشونگارها، و واژههای متبرک گویی میخواهند از جا کنده شوند و خود را به او برسانند؛
وقتی حس میکنی این مرکز ثقل، سالها منتظر آمدنت بوده است؛
و آنگاه که میفهمی غریب طوس، هنوز هم غریب است، و تمام این آشنایان و این روشناییها، هیچکدام وطن او نیستند...
اینجاست که چشمانت خودبهخود میجوشند، و دستانت بیاختیار بهسوی ضریح قد میکشند؛
گویی این غریب، همهی غربا را در آغوش مهربان خود گرفته است.
حاجتت را بگویی یا نگویی، مهم نیست؛
همینکه سلام بدهی، حس میکنی آنجا وطن توست.
ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت،
امام علی بن موسیالرضا (علیهالسلام)
بر همهی شیعیان و دوستداران آن امام همام، تبریک و تهنیت باد.
#مجتمع_تطبیقی
#ولادت